در اواخر سال 1398 جهان با شرایطی مواجه شد که کمتر برای آن برنامه ریزی و آمادگی داشت. ویروس کرونا که به نظر از وهان صنعتی ترین شهر کشور چین سربرآورده است جهان را در مواجهه با بحرانی قرار داده که کمتر مثالی از آن در قرن اخیر وجود دارد بطور کلی جهان گیری یک بیماری عاملی است که به ندرت اتفاق می افتد لذا تقریبا هیچ کشوری برای آن بودجه مشخص و یا برنامه ریزی خاصی نداشته و تنها به برنامه هایی که در راستای مواجهه با بحران های مشابه اختصاص یافته بسنده میکند. ویروس کرونا تهدیدی بود که به واقعیت پیوست و تفاوت دولت ها با یکدیگر تنها و تنها در سرعت عمل و جدیت در مقابله با این بحران نمایان میگردد. 

کرونا و شهر

تمام این اتفاقات در کنار هم منجر به بحرانی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... شده که منجر به شناخته شدن مشکلات و خلا های موجود به خصوص برای دانشمندان و سیاستمداران شده، اما داستان به اینجا ختم نمیشود؛ در کنار تمام این مشکلات، اتفاقات ناخوشایند و کمبود ها فرصت هایی جدید برای خلاقیت و خلق ارزش بوجود آمد برای مثال میتوان به افزایش ظرفیت فروشگاه های آنلاین و توجه بیش از پیشی که دولت و بخش خصوصی به این نوع از کسب و کار ها کرده اند را میتوان نوید بخش پیشرفت این بخش اقتصادی دانست. این گونه کسب و کار ها اگر این فرصت را به خوبی شناسایی و استفاده کنند در دوران پسا کرونایی که درگر شبیه به گذشته نخواهد بود میتواننند علاوه بر حفظ مشتریان به توسعه کسب و کار خود بپردازند .

اما در ارتباط با شهر چه اتفاقی افتاد؟!

شهر هایی که هم اکنون میشناسیم عمدتا در مواجهه با بحران های طبیعی ناتوان اند به خصوص در کشور ایران؛ بافت فرسوده، ریزدانگی، سطح خدمات عمومی و فضای باز عمومی را میتوان از مسائلی دانست که شهر های ما با کمبود در آنها مواجه هستیم. همه این مسائل در کنار هم میتواند به فاجعه ای که عواقب جبران ناپذیر دارد منجر شود. اگر نگاهی به زلزله ای که در سال 97 اتفاق افتاد و یا سیل سال 98 بیندازیم متوجه میشویم که عمق فاجعه فراتر از تصور است. شهر هایی که با این بحران ها روبرو شدند تقریبا تمامی فاکتور های لازم برای عمق بخشیدن به فاجعه را دارا بودند اما معیاری به عنوان همبستگی ملی باعث شد تا عمق فاجعه به میزان قابل توجهی کاسته شود و این موضوع را در گرو داشتن سازمان های مردم نهاد، نهاد های نظامی و شبه نظامی شاهد هستیم که با تمام ظرفیت خود به حمایت از شهر و شهروندان شتافتند. شاید کوچکترین نکته ای که از بحران های سال های گذشته میتوان به دولت آموخت این باشد که ظرفیت گروه های مردم نهاد را بیشتر بشناسد و از آنها استفاده کند. 

بعد از این اتفاقات کارشناسان متفق القول با این نظر که باید برنامه ریزی برای بحران داشته باشیم هم نظر بودند اما مگر در قبل آن موافق نبودند؟ مسلما بودند. 

چیزی که ما در این جا به دنبال آن هستیم چیزی جز شهرسازی تاب آور است. شهر های تاب آور شهر هایی هستند که در مواجهه با بحران میتوانند تمام ظرفیت های مورد نیاز برای مقابله با بحران را به سوی مشکلات با در زمانی مناسب روانه کنند. اما چرا ما این نوع از برنامه ریزی را انجام نمیدهیم یا به آن عمل نمیکنیم؟ پاسخ ساده است چون هزینه بر است و اصولا در کشور ما فعالیت های مرتبط با قلم و ذهن کمتر مورد توجه قرار میگیرند اگر هم در بنیان توجه قرار داشته باشند فقط برای وجود داشتن است؛ نه عمل کردن!

از سال 1345 که اولین طرح جامع شهری نوشته شد تا هم اکنون که طرح های راهبردی جای آن ها را گرفته کدام یک 60 درصد پیشرفت داشته؟ اما مشکل کجاست؟ این پرسش نیازمند تحقیقی جامع است که به پیگیری دلایل این موضوع بپردازد که در آینده به آن میپردازیم و از بحث ما خارج است.

با همه این نقصان ها و مشکلات بحرانی نظیر کرونا فرصت هایی را برای ما فراهم آورد تا حداقل به آن ها به صورت جدی فکر کنیم! یکی از ان فرصت ها شهر الکترونیک است که میتوان آن را در ارتباط با تاب آوری شهری قلمداد کرد؛ در سال 2018 طبق برسی سازمان ملل متحد رتبه ایران با 20 پله ارتقا به 86 رسید که رتبه ای نه چندان مناسب برای کشوری که با انواع مشکلات و بلایای طبیعی روبرو است میباشد. نماد شهر الکترونیک برای مردم ما تقریبا در دولت الکترونیک خلاصه میشود که درست نیست اما میتوان در راه بهبود قدم برداشت.

برای مثال میتوان دولت الکترونیک را به گونه ای برناه ریزی کرد تا تمام کار های مرتبط با کسب و کار ها از جمله مجوز را به صورت الکترونیک انجام داد، البته که فعالیت هایی در این زمینه انجام شده ولی تا رسیدن به کارایی لازم راه زیادی را در پیش دارد. یا میتوان نوعی برنامه داشت که زمان و ظرفیت وسایل حمل و نقل عمومی را مشخص و از حضور و تجمع افراد در محل ایستگاه و وسیله جلوگیری به عمل آورد.

این گونه مثال ها بسیار است و با استفاده از ظرفیت های مناسب کشور میتوان به طور بهینه استفاده کرد.

در انتها میگویم همانطور که آموزش سرمایه گذاریست برنامه ریزی صحیح هم سرمایه گذاری است؛ پس درست سرمایه گذاری کنیم.